پارت بیست و سوم

زمان ارسال : ۴۴۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

خدمتکار جوان خسته و کلافه پوفی کشید و دوباره عقب نشینی کرد.


اِلیاس کت مشکی به تن داشت، کلاهی را روی سرش کشید بود و خیره نگاهم می‌کرد.


موهای براقش را یک طرف صورتش ریخته بود که به زیبایی خودنمایی می‌کرد و صورت بدون ریشش ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.